حديثى هست كه يهوديهاى مدينه از پيغمبر اكرم معناى اين مطلب را سؤال كردند،فرمود: چگونه سقف را با چراغ مزين مىكنند؟
و حتى پيغمبر اكرم تصريح كرد به اينكه همه ستارگان نسبت به نزديكترين آسمانها حكم قنديلى را دارند كه از سقف آويخته شده باشد(كه آن وقت با علم قديم قابل توجيه نبود).پس معلوم مىشود آن نزديكترين آسمانها از دورترين ستارگان به ما دورتر است،يعنى آن نزديكترين آسمانها مافوق همه اين ستارگان است كه هنوز بشر تا به آنجا برسد از نظر علمى خيلى فاصله دارد. به اين شكل مساله آسمانها شكل ديگر و معنى ديگر به خودش مىگيرد،يعنى نه تنها با هيئت قديم به هيچ شكل منطبق نيست،يك امرى مىشود ماوراء هيئت جديد كه هيئت جديد هنوز در اين زمينه ساكت است،يعنى نمىتواند نظر بدهد كه آيا در ماوراء دورترين ستارگان چه خبر است.بعد هفت آسمان است.هنوز از نظر علمى كسى به خود آن نزديكترين آسمانها نرسيده تا به ما بعد آن برسد،ولى قرآن خبر داده است كه هفت آسمان است.بعد مىرسيم به هفت زمين،كه مقصود از هفت زمين چيست؟
در هفت زمين احتمالاتى دادهاند. گفتيم به حسب هيئت قديم كار هفت زمين خيلى مشكل بود،يعنى توجيه كردنش جز تعبد راه ديگرى نداشت.در هيئت جديد گفتهاند هفت زمين شايد مقصود همين سياراتى باشد كه در منظومه شمسى به دور زمين شايد مقصود همين سياراتى باشد كه در منظومه شمسى به دور خورشيد مىچرخند،يعنى همين عطارد و زهره و مريخ و مشترى و زحل و دو ستاره ديگر كه اخيرا كشف كردند:اورانوس و نپتون،شايد اينها هستند كه مانند زمين ما خصلت زمينى دارند(شايد همين طور باشد).
منبع: مطهری،مرتضی،آشنایی با قرآن،جلد 8، تفسیر سوره طلاق